مَـن انـقـلـابـی امـ
ما را سَری ست با تو که گر خلقِ روزگار / دشمن شوند و سر برود هم بر آن سَریم







مهر 1395
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30




اِلهے وَ ربّے مَـטּ لے غَیرُک الحَمـدُ لِلّهِ الَّـذي هَدَانَـا لِهَـذا و مَـا كُنَّـا لِنَهْتَـدِيَ لَـوْلـا أَنْ هَـدانَـا اللّه دســت خُــدا بـر ســر مــاســت خــامـنــه ای رهــبــر مــاســت ********* امام خامنه ای: تا زمانیکه من زنده هستم و مسئولیت دارم، نخواهم گذاشت حرکت عظیم ملت ایران بسوی آرمانها، ذره‌ای منحرف شود. ما تا آخر ایستاده ایم ***** کسی فرموده بود: ما خدا را می پرستیم ما بیشماریم ما بت نمی پرستیم ما بتی به نام خامنه ای را خواهیم شکست. پاسخ دادیم: خامنه ای بت نیست تبری است که خدا دارد با آن بت شرق و غرب را می شکند. خامنه ای خدا نیست. ناخدای با خداست.




جستجو




 
  ​کتاب تن تن و سندباد ...

هوالمحبوب

 

وقتی می شود به فرزندان ، از بچگی روحیه مقاومت را القاء کرد

سکانس اول

 

#سندباد (نماد #مقاوت داستان) :

ما باید بدانیم که آنها تا صاحب سرزمین های #مشرق_زمین نشوند، از اینجا نمی روند حالا هم دارند خودشان را برای #جنگ آماده می کنند.
باید مواظب باشیم که در این نبرد شکست نخوریم. چون در غیر این صورت ممکن است دیگر نام و نشانی از ما در قصه ها باقی نماند.

 

 
سکانس دوم


یاران سندباد خوشحال، هر کدام در گوشه ای از عرشه نشسته بودند.

#علی_بابا : کاری کردیم که اصلا اسم اینجا را هم فراموش کنند.

#علاءالدین : اما من فکر می کنم آنها همین حالا هم دارند برای ما #نقشه می کشند.

سندباد : زنده باد علاءالدین!حق با توست.

علی بابا با صدایی لرزان : چه زود کام ما تلخ شد! مثلا ما خوشحال بودیم که پیروز شده ایم!

سندباد : حالا هم پیروزیم. ولی نگهداری #پیروزی گاهی مشکل تر از بدست آوردن آن است.

این روزها نگاه همه ی قهرمانهای افسانه های مشرق زمین به نبرد ما با تن تن و یارانش دوخته شده.
اگر ما #شکست بخوریم ،آنها هم لااقل برای مدت ها ، امیدشان را از دست می دهند. .
.

پرانتز باز :

امروز هم ، نگاه امت های اسلامی به جمهوری اسلامی ایران است!
مبادا لحظه ای از مقاومت دست بکشیم!

 


سکانس آخر


#رستم : اهل این آبادی کجا هستند پدر؟

پیرمرد : در خانه هایشان پهلوان!

سندباد : در خانه هایشان؟!! در این وقت روز؟! خورشید هنوز در آسمان است! مگر اهل این آبادی کار و زندگی ندارند؟

پیرمرد: دنیا عوض شده سندباد. مردم هر زمان فرصتی بدست می آورند به خانه هایشان می روند و خودشان را مشغول می کنند.

_ با چه؟

_ با #جام_جهان_بین

_ جام جهان بین؟!
.
_ بله… در جام جهان بین ، قصه های #تن_تن و #سوپرمن و #تارزان و دوستان دیگرشان را به آن شکلی که خودشان میخواهند نمایش می دهند.

_چطور چنین چیزی ممکن است؟!
.
پیرمرد آهی کشید و گفت: مدتی است که قهرمانان قصه های مغرب زمین از آسمان حمله کرده اند!

_ چه می شنوم؟! مگر ما تن تن و یارانش را شکست ندادیم؟

_ می گویند با #ماهواره! صنعت این قرن است. آنها این بار از بالا به سرزمین قصه های مشرق زمین حمله کرده اند. می گویند قصد کرده اند با این دستگاه همه چیزمان را عوض کنند.
می خواهند رنگ و رو ، زندگی ، حرف زدن ، راه رفتن ، خورد و خوراک ، پوشاک و همه چیز ما را به جانبی که خودشان صلاح می دانند ببرند!

سندباد: فهمیدم ! پس دوباره حمله کرده اند.

_ بله سندباد. آنها در جام جهان بین به کوچک و بزرگ نشان می دهند که فقط خودشان قهرمان هستند.

رستم پرسید: پدر! آیا در جام جهان بین ، اثر و نام و نشانی از ما هم هست؟

_ نه پهلوان . در حقیقت کار آنها این است که نام و نشان و اسم و رسم شما را از سرزمین قصه هایمان پاک کنند.

چقدر تن تن و دوستانش #نیرنگ بازند !

 

 از کتاب : تن تن و سندباد
نویسنده : آقای محمد میرکیانی

#دشمن_شناسی #مقاومت از #کودکی



موضوعات: بدون موضوع, معرفی کتاب
[جمعه 1395-07-30] [ 02:40:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  ای کاش... ...

هوالمحبوب

 

ای کـاش

     مـاجـرای بیـابـان دروغ بــود

            ایـن حرفـ ـهـای مرثیـ ه خوانـان دروغ بود

ای کـاش

     ایـن روایـت پُـر غَـم سَنـَد نداشـت

           بَـر نیـزه‌ها نشـانـدن قـرآن دروغ بـود 

 شعر از : دکتر مهدی سیار

موضوعات: بدون موضوع, دلنوشته
[دوشنبه 1395-07-26] [ 06:31:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  بستـטּ قـرار داد و پیمـاטּ از دیـدگـاه مولـایم علے (ع) ...

هوالمحبوب

روشـ بـرخـورد بـا دشمـنـטּ

 

هرگز پيشنهاد صلح از طرف دشمن را كه خشنودى خدا در آن است رد مكن، كه آسايش رزمندگان، و آرامش فكرى تو، و امنيّت كشور در صلح تأمين مى ‏گردد .

لكن زنهار زنهار از دشمن خود پس از آشتى كردن، زيرا گاهى دشمن نزديك مى‏ شود تا غافلگير كند، پس دور انديش باش، و خوشبينى خود را متّهم كن.

حال اگر پيمانى بين تو و دشمن منعقد گرديد، يا در پناه خود او را امان دادى، به عهد خويش وفا دار باش، و بر آنچه بر عهده گرفتى امانت دار باش، و جان خود را سپر پيمان خود گردان، زيرا هيچ يك از واجبات الهى همانند وفاى به عهد نيست. كه همه مردم جهان با تمام اختلافاتى كه در افكار و تمايلات دارند، در آن اتّفاق نظر داشته باشند. تا آنجا كه مشركين زمان جاهليّت به عهد و پيمانى كه با مسلمانان داشتند وفادار بودند، زيرا كه آينده ناگوار پيمان شكنى را آزمودند.

پس هرگز پيمان شكن مباش، و در عهد خود خيانت مكن، و دشمن را فريب مده، زيرا كسى جز نادان بدكار، بر خدا گستاخى روا نمی ‏دارد، خداوند عهد و پيمانى كه با نام او شكل مى‏گيرد با رحمت خود مايه آسايش بندگان، و پناهگاه امنى براى پناه آورندگان قرار داده است، تا همگان به حريم أمن آن روى بياورند. پس فساد، خيانت، فريب، در عهد و پيمان راه ندارد.

مبادا قراردادى را امضاء كنى كه در آن براى دغلكارى و فريب راه‏هايى وجود دارد، و پس از محكم كارى و دقّت در قرار داد نامه، دست از بهانه جويى بردار، مبادا مشكلات پيمانى كه بر عهده ‏ات قرار گرفته، و خدا آن را بر گردنت نهاده، تو را به پيمان شكنى وا دارد، زيرا شكيبايى تو در مشكلات پيمان‏ها كه اميد پيروزى در آينده را به همراه دارد، بهتر از پيمان شكنى است كه از كيفر آن مى‏ ترسى، و در دنيا و آخرت نمى‏ توانى پاسخ گوى پيمان شكنى باشى.

نهج البلاغه. نامه ۵۳ امام علی (ع) به مالک اشتر

 

 

دل نوشت :

الــهے !

بــ ه رحـمـتِ رحمانیــ ه ات نُـطقـم دادے به رحـمـت رحیمـیــ ه ات سکوتـم ده

آیت الله حسن زاده آملی

موضوعات: بدون موضوع, دلنوشته
 [ 01:07:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت