مَـن انـقـلـابـی امـ
ما را سَری ست با تو که گر خلقِ روزگار / دشمن شوند و سر برود هم بر آن سَریم







اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        




اِلهے وَ ربّے مَـטּ لے غَیرُک الحَمـدُ لِلّهِ الَّـذي هَدَانَـا لِهَـذا و مَـا كُنَّـا لِنَهْتَـدِيَ لَـوْلـا أَنْ هَـدانَـا اللّه دســت خُــدا بـر ســر مــاســت خــامـنــه ای رهــبــر مــاســت ********* امام خامنه ای: تا زمانیکه من زنده هستم و مسئولیت دارم، نخواهم گذاشت حرکت عظیم ملت ایران بسوی آرمانها، ذره‌ای منحرف شود. ما تا آخر ایستاده ایم ***** کسی فرموده بود: ما خدا را می پرستیم ما بیشماریم ما بت نمی پرستیم ما بتی به نام خامنه ای را خواهیم شکست. پاسخ دادیم: خامنه ای بت نیست تبری است که خدا دارد با آن بت شرق و غرب را می شکند. خامنه ای خدا نیست. ناخدای با خداست.




جستجو




 
  شهید ابراهیم هادی ...

هوالمحبوب

 

امام خامنه ای :

” این عادت هنوز در بین مردم  ِ ما جا نیفتاده که بروند کتابی را بخرند ، بعد آن را بخوانند ، بعد به دوستشان یا به فرزندشان بدهند ، تا آنها هم بخوانند… “

بیانات در دیدار با اعضای دفتر نشر فرهنگ اسلامی 1374/2/18

 

سلام بر ابراهيم

اينگونه نيكوكاران را جزا مي‌دهيم

به درستي كه او از بندگان مؤمن ما بود


*******

 

کتاب “سلام بر ابراهیم “

زندگی نامه و خاطرات شهید بزرگوار ابراهیم هادی

این کتاب رو حتما” مطالعه بفرمایید…

 

 

 پی نوشت :

جلد دوم کتاب سلام بر ابراهیم نیز چاپ شده و هم اکنون در کتابفروشی ها موجود است.

حتما مطالعه بفرمایید.

 

موضوعات: معرفی کتاب, سبک زندگی عاشورایی
[یکشنبه 1396-01-06] [ 10:45:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  کتاب «نامیرا» ...

هوالمحبوب

 

امام خامنه ای (حفظه الله) :

اگر می خواهید فتنه 88 را بشناسید ، این کتاب ( نامیرا ) را بخوانید.

 

مختصری درباره نامیرا :

 

کتاب «نامیرا» یك مشخصه‌ی بارز دارد. نامیرا یك دوره‌ی فتنه‌شناسی است برای كسانی كه در پی حق هستند و می‌خواهند بدانند كه حق و باطل چگونه جا به‌ جا می‌شوند. كه حتی «عبدالله بن‌عمیر» با آن همه سابقه در جهاد با كفار تردید می‌كند كه چرا پسر پیامبر به مقابله با یزید برخاسته است؟

 

در داستان کسانی را می‌بینیم که در لحظه‌های آخر به کاروان امام می‌رسند و البته چه خوش می‌رسند. اینان مدیون یک لحظه محاسبه‌ی درست هستند تا بسوی امام بروند و البته می‌روند و می‌توانند با امام باشند.

 

داستان «نامیرا» تمامی ندارد. اما تو باید تا انتهای كتاب بخوانی تا حس كنی چرا «اَنَس بن‌حارث كاهلی» خیلی قبل‌تر از واقعه‌ی عاشورا در كربلا به انتظار امامش نشسته است. اَنَس این‌قدر افق بلندتری دارد كه به «عبدالله بن‌عمیر» هم هشدار می‌دهد حرامیان و مسلمانان و مشركان به زودی یكی می‌شوند! و بر بهترین خلق خدا هجوم می‌آورند.

 

خواندن کتاب نامیرا _ اثر زیبای صادق کرمیار _ در این ایام پیشنهاد می شود.

 

******

دل نوشت :

مـ رگـ بـر قطعنـامــ ه هـاے بـسـتـטּ ِ فُـرات … قـحط آب …

مـ رگـ بـر تـیـر مـانـده بـر گـلـوے ڪـودڪــِ رُبـاب

موضوعات: معرفی کتاب, سبک زندگی عاشورایی
[پنجشنبه 1395-09-04] [ 06:59:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  دو نقطه ضعف مردم در مجالس عزاداری 2 ...

هوالمحبوب

دو نقطه ضعف مردم در مجالس عزاداری از دیدگاه شهید مطهری


قسمت دوم

 

نقطه ضعف دوم عوام الناس در مجالس عزاداری-كه خوشبختانه باید بگوییم كمتر شده است-:


این مسأله شور و وا ویلا بپاشدن است.


باید منبری حتماً در آخر ذكر مصیبت كند و در این ذكر مصیبت هم نه تنها مردم اشك بریزند، اشك بریزند قبول نیست، باید مجلس از جا كنده بشود، باید شور و وا ویلا بپا بشود.

من نمی‌گویم مجلس از جا كنده نشود٬من میگویم این نباید هدف باشد.


من میگویم اگر كسی در آن مسیر صحیح با بیان حقایق و واقعیات بدون آنكه یك روضه ی دروغی بخواند،

بدون اینكه جعلی بكند، بدون اینكه تحریفی بكند،

بدون اینكه برای امام حسین اصحابی بسازد كه در تاریخ نبوده و خود امام حسین آنها را نمی شناسد چون وجود نداشته اند،بدون آنكه برای امام حسین فرزندانی ذكر كند كه چنین فرزندانی در دنیا وجود نداشته اند،

 

اگر اشكی از روی صداقت و حقیقت ریخت،شور و وا ویلا هم بپاشد،مجلس هم كربلا شد،بسیار خوب؛

ولی وقتی كه نبود، آن وقت ما باید با امام حسین بجنگیم،دشمنی كنیم؟دروغ ببندیم؟ دروغ بگوییم؟

 

از کتاب حماسه حسینی. شهید مطهری

 

امام خامنه ای:

اینکه ما مجلس عزاداری و مدح سیّدالشهدا را ــ که عظمت او به‌خاطر شهادت است، عظمت او به‌خاطر فداکاری در راه خدا است، عظمت او به‌خاطر گذشت است؛ گذشت از همه چیز، از همه‌ی خواسته‌ها، از همه‌ی مطلوبها ــ

تبدیل کنیم به یک نقطه‌ی سبک،

به یک جایی که یک تعدادی جوان لخت بشوند، بپرند هوا، بپرند پایین و ندانند چه میگویند، درست است؟

این شکر این نعمت است که خدا به شما داده؟

این صدای خوش نعمت است؛ این توانایی اداره‌ی مجلس نعمت است؛ اینها چیزهایی است که خدا به همه نداده است، به شما داده؛ باید این نعمتها را شکر بگزارید.

بیانات در تاریخ ۱۳۹۴/۰۱/۲۰

موضوعات: بدون موضوع, معرفی کتاب, سبک زندگی عاشورایی
[یکشنبه 1395-08-09] [ 10:14:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  دو نقطه ضعف مردم در مجالس عزاداری 1 ...

هوالمحبوب

 

دو نقطه ضعف مردم در مجالس عزاداری از دیدگاه شهید مطهری

قسمت اول

 

یكی از نقاط ضعف این است كه:

معمولاً،هم صاحبان مجالس و هم مستمعین، خواهان زیادی جمعیت هستند. و این در حدودی كه من تجربه دارم استثنا ندارد كه هم مؤسّسین و هم حتی مستمعین آن چیزی را كه می خواهند ازدحام جمعیت است.


اگر جمعیت ازدحام بكند راضی است، اگر جمعیت ازدحام نكند راضی نیست.این نقطه ی ضعف است.

این جلسات كه برای این نیست كه جمعیت ازدحام بكند یا نه!

مگر ما میخواهیم سان ببینیم؟مگر ما میخواهیم رژه برویم؟
هدف چیز دیگری است.

هدف آشنا شدن با حقایق و مبارزه كردن با تحریفات است.

 

از کتاب حماسه حسینی. شهید مطهری

موضوعات: بدون موضوع, معرفی کتاب, سبک زندگی عاشورایی
 [ 10:05:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  بصیرت و عملِ به هنگام ...

هوالمحبوب

 

روح الله موسوی خمینی با خود می‌اندیشید:

 

چـ ه بسیار سخنان که نـاگفتـ ه می‌مانـد٬
چـرا کـ ه آنها را به‌هنگام نگفتـ ه‌ایـم.

 

چـ ه بسیار لبخندها کـ ه یک روز می‌بایست به چشمـانِ مُلتمس کودکی پیشکش کنیم٬
کـ ه نکردیـم و خشکیـد…برای ابَـد.

 

چـ ه بَسا گریـ ه‌های به‌هنگام.

 

چـ ه بَسا فریـادهـای اعتـراض به‌هنگام.

 

چـ ه بَسا رزم‌هـای به‌هنگام.

 

چـ ه بَسا به‌هنگام ها کـ ه بی‌هنگام شد٬
و دیگـر بـ ه کار نیامـد و پوسید٬و غبـار شد
و در نبشِ قبر گذشتـ ه ها نیـز استخوان‌های پوک آن یافتـ ه نشد که نشد؛
اما حسرتش ماند که ماند.

 

دیر نباید کرد

 

این کـاروان٬ معطّلِ من و تو نخـواهـد شُد…


از کتاب : سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد
براساس داستان زندگی امام خمینی(ره)

اثر بسیار زیبای نادر ابراهیمی

 

 

امام خامنه ای:


لحظه‌ها را باید شناخت.


اگر چنانچه انسان وقت‌شناس نباشد


نداند کدام کار را در کجا باید انجام داد،ممکن است خطاهای بزرگی از انسان سر بزند.

بیانات در تاریخ ۱۳۸۹/۰۸/۰۲

موضوعات: بدون موضوع, معرفی کتاب, دلنوشته, سبک زندگی عاشورایی
[شنبه 1395-08-08] [ 09:56:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  ​کتاب تن تن و سندباد ...

هوالمحبوب

 

وقتی می شود به فرزندان ، از بچگی روحیه مقاومت را القاء کرد

سکانس اول

 

#سندباد (نماد #مقاوت داستان) :

ما باید بدانیم که آنها تا صاحب سرزمین های #مشرق_زمین نشوند، از اینجا نمی روند حالا هم دارند خودشان را برای #جنگ آماده می کنند.
باید مواظب باشیم که در این نبرد شکست نخوریم. چون در غیر این صورت ممکن است دیگر نام و نشانی از ما در قصه ها باقی نماند.

 

 
سکانس دوم


یاران سندباد خوشحال، هر کدام در گوشه ای از عرشه نشسته بودند.

#علی_بابا : کاری کردیم که اصلا اسم اینجا را هم فراموش کنند.

#علاءالدین : اما من فکر می کنم آنها همین حالا هم دارند برای ما #نقشه می کشند.

سندباد : زنده باد علاءالدین!حق با توست.

علی بابا با صدایی لرزان : چه زود کام ما تلخ شد! مثلا ما خوشحال بودیم که پیروز شده ایم!

سندباد : حالا هم پیروزیم. ولی نگهداری #پیروزی گاهی مشکل تر از بدست آوردن آن است.

این روزها نگاه همه ی قهرمانهای افسانه های مشرق زمین به نبرد ما با تن تن و یارانش دوخته شده.
اگر ما #شکست بخوریم ،آنها هم لااقل برای مدت ها ، امیدشان را از دست می دهند. .
.

پرانتز باز :

امروز هم ، نگاه امت های اسلامی به جمهوری اسلامی ایران است!
مبادا لحظه ای از مقاومت دست بکشیم!

 


سکانس آخر


#رستم : اهل این آبادی کجا هستند پدر؟

پیرمرد : در خانه هایشان پهلوان!

سندباد : در خانه هایشان؟!! در این وقت روز؟! خورشید هنوز در آسمان است! مگر اهل این آبادی کار و زندگی ندارند؟

پیرمرد: دنیا عوض شده سندباد. مردم هر زمان فرصتی بدست می آورند به خانه هایشان می روند و خودشان را مشغول می کنند.

_ با چه؟

_ با #جام_جهان_بین

_ جام جهان بین؟!
.
_ بله… در جام جهان بین ، قصه های #تن_تن و #سوپرمن و #تارزان و دوستان دیگرشان را به آن شکلی که خودشان میخواهند نمایش می دهند.

_چطور چنین چیزی ممکن است؟!
.
پیرمرد آهی کشید و گفت: مدتی است که قهرمانان قصه های مغرب زمین از آسمان حمله کرده اند!

_ چه می شنوم؟! مگر ما تن تن و یارانش را شکست ندادیم؟

_ می گویند با #ماهواره! صنعت این قرن است. آنها این بار از بالا به سرزمین قصه های مشرق زمین حمله کرده اند. می گویند قصد کرده اند با این دستگاه همه چیزمان را عوض کنند.
می خواهند رنگ و رو ، زندگی ، حرف زدن ، راه رفتن ، خورد و خوراک ، پوشاک و همه چیز ما را به جانبی که خودشان صلاح می دانند ببرند!

سندباد: فهمیدم ! پس دوباره حمله کرده اند.

_ بله سندباد. آنها در جام جهان بین به کوچک و بزرگ نشان می دهند که فقط خودشان قهرمان هستند.

رستم پرسید: پدر! آیا در جام جهان بین ، اثر و نام و نشانی از ما هم هست؟

_ نه پهلوان . در حقیقت کار آنها این است که نام و نشان و اسم و رسم شما را از سرزمین قصه هایمان پاک کنند.

چقدر تن تن و دوستانش #نیرنگ بازند !

 

 از کتاب : تن تن و سندباد
نویسنده : آقای محمد میرکیانی

#دشمن_شناسی #مقاومت از #کودکی



موضوعات: بدون موضوع, معرفی کتاب
[جمعه 1395-07-30] [ 02:40:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت