مَـن انـقـلـابـی امـ
ما را سَری ست با تو که گر خلقِ روزگار / دشمن شوند و سر برود هم بر آن سَریم







اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        




اِلهے وَ ربّے مَـטּ لے غَیرُک الحَمـدُ لِلّهِ الَّـذي هَدَانَـا لِهَـذا و مَـا كُنَّـا لِنَهْتَـدِيَ لَـوْلـا أَنْ هَـدانَـا اللّه دســت خُــدا بـر ســر مــاســت خــامـنــه ای رهــبــر مــاســت ********* امام خامنه ای: تا زمانیکه من زنده هستم و مسئولیت دارم، نخواهم گذاشت حرکت عظیم ملت ایران بسوی آرمانها، ذره‌ای منحرف شود. ما تا آخر ایستاده ایم ***** کسی فرموده بود: ما خدا را می پرستیم ما بیشماریم ما بت نمی پرستیم ما بتی به نام خامنه ای را خواهیم شکست. پاسخ دادیم: خامنه ای بت نیست تبری است که خدا دارد با آن بت شرق و غرب را می شکند. خامنه ای خدا نیست. ناخدای با خداست.




جستجو




 
  کتاب «نامیرا» ...

هوالمحبوب

 

امام خامنه ای (حفظه الله) :

اگر می خواهید فتنه 88 را بشناسید ، این کتاب ( نامیرا ) را بخوانید.

 

مختصری درباره نامیرا :

 

کتاب «نامیرا» یك مشخصه‌ی بارز دارد. نامیرا یك دوره‌ی فتنه‌شناسی است برای كسانی كه در پی حق هستند و می‌خواهند بدانند كه حق و باطل چگونه جا به‌ جا می‌شوند. كه حتی «عبدالله بن‌عمیر» با آن همه سابقه در جهاد با كفار تردید می‌كند كه چرا پسر پیامبر به مقابله با یزید برخاسته است؟

 

در داستان کسانی را می‌بینیم که در لحظه‌های آخر به کاروان امام می‌رسند و البته چه خوش می‌رسند. اینان مدیون یک لحظه محاسبه‌ی درست هستند تا بسوی امام بروند و البته می‌روند و می‌توانند با امام باشند.

 

داستان «نامیرا» تمامی ندارد. اما تو باید تا انتهای كتاب بخوانی تا حس كنی چرا «اَنَس بن‌حارث كاهلی» خیلی قبل‌تر از واقعه‌ی عاشورا در كربلا به انتظار امامش نشسته است. اَنَس این‌قدر افق بلندتری دارد كه به «عبدالله بن‌عمیر» هم هشدار می‌دهد حرامیان و مسلمانان و مشركان به زودی یكی می‌شوند! و بر بهترین خلق خدا هجوم می‌آورند.

 

خواندن کتاب نامیرا _ اثر زیبای صادق کرمیار _ در این ایام پیشنهاد می شود.

 

******

دل نوشت :

مـ رگـ بـر قطعنـامــ ه هـاے بـسـتـטּ ِ فُـرات … قـحط آب …

مـ رگـ بـر تـیـر مـانـده بـر گـلـوے ڪـودڪــِ رُبـاب

موضوعات: معرفی کتاب, سبک زندگی عاشورایی
[پنجشنبه 1395-09-04] [ 06:59:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  شمر زمانه ات را بشناس ...

هوالمحبوب

 

شمر زمانه ات را بشناس

 

شهید مطهری در کتاب حماسه ی حسینی می فرماید:

 

اگر می خواهیم به خودمان ارزش بدهیم، اگر می خواهیم قیمت پیدا كنیم، اگر می خواهیم در نزد خدا و پیغمبر خدا محترم باشیم، در نزد ملل جهان محترم باشیم، باید این اصل (اصل امر به معروف و  نهی از منکر)را زنده كنیم.

اگر پیغمبر اسلام زنده می بود، امروز چه می كرد؟

درباره چه مسأله ای می اندیشید؟

و الله و بالله قسم می خورم كه پیغمبر اكرم در قبر مقدسش امروز از یهود می لرزد.

این یك مسأله دودو تا چهار تاست. اگر كسی نگوید، گناه كرده است. من اگر نگویم والله مرتكب گناه شده ام و هر خطیب و واعظی اگر نگوید مرتكب گناه شده است.

 

اگر می خواهیم به عزاداری حسین بن علی ارزش بدهیم، باید فكر كنیم كه اگر حسین بن علی امروز بود و خودش می گفت برای من عزاداری كنید، می گفت چه شعاری بدهید؟

آیا می گفت بگویید: «زینب مضطرم الوداع، الوداع؟ !چیزهایی كه من (امام حسین) در عمرم هرگز به این جور شعارهای پست كثیف ذلت آور تن ندادم و یك كلمه از این حرفها را نگفتم.

 

اگر حسین بن علی بود می گفت: اگر می خواهی برای من عزداری كنی، برای من سینه و زنجیر بزنی، شعار امروز تو باید فلسطین باشد. شمر امروز موشه دایان شمر هزار و سیصد سال پیش مُرد، شمر امروز را بشناس!

شمر امروز ما اسرائیل است ما باید به داد مردم فلسطین برسیم نه این که بیاییم در محرّم به سر و سینه بزنیم و بگوییم ” زینبم الوداع الوداع” اصلاً این حرفها در شأن امام نیست.

پس بیاییم به خودمان ارزش بدهیم، به كار و فكر خودمان ارزش بدهیم، به كتابهای خودمان ارزش بدهیم، به پولهای خودمان ارزش بدهیم، خودمان را در میان ملل دنیا آبرومند كنیم.

بــه روز بـاشــیــــم

موضوعات: سبک زندگی عاشورایی
[چهارشنبه 1395-09-03] [ 04:36:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  چند واحد تاریخ در کلاس درس مذاکره و جریان حَکَمیت 3 ...

هوالمحبوب

چند واحد تاریخ در کلاس درس مذاکره و جریان حَکَمیت

قسمت سوم

 

مذاکرات ِ حکمیت تـــمـــــام شد…

                                  اُمت افتادند به جان امامشان!

                                             خون به دلِ امیرالمومنین کردند. ولی حضرت تحمل کردند.

 

خب! این اتفاق یک روندی را طی کرد.


از جنگ جمل ، که گفتند: ” ما نمی توانیم با طلحه و زبیر بجنگیم، شک داریم که این جنگ درست است یا نه! “


کار به کجا رسید؟

                      در مقابل نظر ولی خود ایستادند و احساس اجتهاد کردند.
کار به کجا رسید؟

                     در صفین می خواستند امیر المومنین را بکشند چون میخواست با قرآن بجنگد!
کار به کجا رسید؟

                     آن کس که ما می گوییم ، باید برود مذاکره کند!
کار به کجا رسید؟

                     بعد از حکمیت می گویند ما مُرتَد شدیم باید توبه کنیم. علی هم مُرتَد شد چون آخرش حکمیت را پذیرفت! ولی توبه نکرد! پس باید توبه کند.


افتادند به جان حکومت امیرالمومنین!


چــــــــــــه کـســـــــــانــی؟؟!


چهار هزار یار دیروز ِ حضرت !! و سومین جنگ را همین ها به امیر المومنین تحمیل کردند!

جنگ نهروان!

 

امیرالمونین که در صفین داشتند ریشه ی فتنه را از جا میکَندند ، حالا جریان نفوذ کار را به آنجایی رساند که حضرت در خطبه ی 37 باید از خودش دفاع کند:


ای مردم !جُرم من در حکمیت چه بود؟ من چه کار کردم؟

غیر از اینکه روشنگری کردم!

تذکر و هشدار دادم! گفتم عاقبتش پشیمانی است!

 

**********

 

نکته ی مهم !

بعضی در این زمان می گویند : پس چرا رهبر برجام را قبول کرد؟


مگر امیرالمومنین حَکَمیت را قبول نکرد؟ آیا با رضایت قبول کرد؟ می توانست قبول نکند؟


وقتی رهبر جامعه مکرر هشدار می دهند که:

مذاکره با امریکا هیچ فایده ای ندارد. امریکا به هیچ وجه قایل اعتماد نیست!

حداقل وقتی می روید برای مذاکره ، سعی کنید یک توافق خوب از آب در بیارید و شش  شرط را مطرح کردند.
شرط اول : در همان لحظه ی امضای توافق باید همه ی تحریم ها برداشته شود.

 

 

امام خامنه ای :

تحریمها بایستی در همان روز توافق به‌طور کامل لغو بشود؛ این باید اتّفاق بیفتد.

اگر قرار باشد که لغو تحریمها باز متوقّف بشود بر یک فرایند دیگری، پس چرا ما اصلاً مذاکره کردیم؟

اصلاً مذاکره و نشستن پشت میز مذاکره و بحث کردن و بگومگو کردن برای چه بود؟

برای همین بود که تحریمها برداشته بشود؛ این را باز بخواهند متوقّف کنند به یک چیز دیگری، اصلاً قابل قبول نیست.

بیانات در تاریخ ۱۳۹۴/۰۱/۲۰

 

 

 امـّــــــــــــــا !


این توافق فقط یک فایده داشت آن هم این که مردم دوباره فهمیدند که به امریکا نمی شود اعتماد کرد!

 

 


ولی الان چه فایده ای دارد؟ مگر در حکمیت علی علیه السلام فایده ای داشت؟


دقت کنید که کار به کجا رسیده است؟


امیرالمومنین که در یک قدمی خیمه ی معاویه است، کارش به جایی رسید که باید بنشیند در خیمه ی خودش و از خودش دفاع کند!

 


رهبر عزیز انقلاب که سه سال پیش دم از تمدن اسلامی و الگوی ایرانی اسلامی و پیشرفت و .. می زد ، در داستان برجام ، حتی خودِ برجام را هم کنار گذاشت و فرمود :

لااقلّ به نفوذ توجه کنید! دشمن در حال نفوذ در جامعه  است.


خــطــــر نــفــــــوذ !!

 

ادامه دارد…

منبع : متن سخنرانی شب سیزدهم محرم ۱۳۹۵ حجت الاسلام مهدوی ارفع در هیئت ثارالله رشت

موضوعات: سبک زندگی عاشورایی
[سه شنبه 1395-08-18] [ 07:05:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  چند واحد تاریخ در کلاس درس مذاکره و جریان حَکَمیت 2 ...

هوالمحبوب

 

چند واحد تاریخ در کلاس درس مذاکره و جریان حَکَمیت

قسمت دوم


رفتند برای مذاکره!


طرف مقابل گفت: یک حَکَم از شما یک حَکَم از ما بیایند با هم مذاکره کنند. دور اول دوم سوم…بالاخره به نتیجه برسیم تا ماجرا را در پشت میز مذاکره فیصله بدهیم.


اینجا هم حضرت صد در صد مخالفت کردند ولی باز یاران گفتند : نه! همین که هست! باید بپذیری!


علی علیه السلام دیدند اگر نپذیرند، امت از هم میپاشد.

 

فرمود: من که میدانم شما پشیمان می شوید ، لااقل شما پیش قدم نشوید. بگذارید ببینیم معاویه چه کسی را می فرستند به عنوان تیم مذاکره کننده! تا شما بتوانید یک فردی هم طراز او انتخاب کنید وگرنه فریب می خورد.


طرف مقابل ، عمرعاص را فرستاد! کسی که به شیطان را هم درس میداد.


علی علیه السلام فرمود: شما عبدلله بن عباس را بفرستید که هم سیاست میداند هم مفسِر قرآن است هم آنان را خوب میشناسد هم مارا. شجاع و زیرک است.


باز هم خودی ها قبول نکردند! گفتند: اگر عبدالله بن عباس برود ،مذاکره به نتیجه نمیرسد.


حضرت فرمود: لا اقل بگذارید مالک اشتر برود !


باز یارانش گفتند : مالک اشتر عبوس و خشمگین است و گِره اخم ش اصلا باز نمیشود و اینطوری مذاکره به نتیجه نمیرسد
یکی باید باشد که بگوید و بخندد و تحمل کند. با مالک ، کار پیش نمیرود.

 

 

 

با اصرار خودشان ، ابوموسی اشعری که خودش یکی از نفوذی های جنگ صفین بود را به عنوان حَکَم فرستادند!


حضرت فرمودند: ابوموسی اشعری اگر واقعا جنگ را قبول نداشت پس چرا با ما آمد! اگر قبول داشت، چرا شما حواستون نبود که از همان ابتدای جنگ، در بین لشکر می چرخید و میگفت : زه کمانتان را پاره کنید تا علی نتواند شما را به جنگ با مسلمانان بکشاند!
ابوموسی نفوذی است! چرا متوجه نمیشوید؟!

 

رفتند و مذاکره کردند و به راحتی برگشتند که : الحمدلله جلوی خون ریزی را گرفتیم.



***

کاش لااقل ابوموسی اول نمی آمد پشت تریبون! کاش اجازه میداد اول نماینده کفر می آمد پشت تریبون که اگر نامَردی کرد ، تو هم بتوانی بزنی زیر میز

***

 

ابوموسی شتاب زده گفت: ما با عمروعاص توافق کردیم همانطوریکه این انگشتر را از دستم در می آورم، علی را از خلافت عزل کردم.
و منتظر بود که عمروعاص بیاید بگوید: همانطور که این انگشتر را از دستم در آوردم ، معاویه را عزل کردم؛


ولی برخلاف تصور، گفت:

مردم! خودتان شاهد بودید. نمیانده علی در مذاکرات ، علی را عزل کرد. حالا من همانطوری که انگشتر را دستم می کنم ،معاویه را سرجایش ابقا کردم.


تــــمـــــــــام.


حکمیت را خوشان تحمیل کردند.

                  نماینده را هم خودشان تحمیل کردند.

                                                      فریب هم خوردند.

 

از فردای حکمیت که متوجه شدند چه فریبی خورده اند، شدند دشمنان خونیِ امیرالمومنین! معاویه هم با خیال راحت نشسته بر کرسی خلافت و حالا امت به جان امامشان افتادند!

 

ادامه دارد…

منبع : متن سخنرانی شب سیزدهم محرم ۱۳۹۵ حجت الاسلام مهدوی ارفع در هیئت ثارالله رشت

موضوعات: سبک زندگی عاشورایی
[دوشنبه 1395-08-17] [ 10:07:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  چند واحد تاریخ در کلاس درس مذاکره و جریان حَکَمیت 1 ...

هوالمحبوب

چند واحد تاریخ در کلاس درس مذاکره و جریان حَکَمیت

 

قسمت اول

 

در جنگ صفین ، نفوذی ها طوری اثر گذاشتند که امیرالمومنین را مجبور کردند حکمیت را بپذیرد. و یک توافقنامه ای بین علی علیه السلام و معاویه صورت بگیرد.

هرچه حضرت گفتند که یعنی چه؟مگر معاویه حقی در حکومت اسلامی دارد که بخواهیم معامله کنیم؟


این مثل این می ماند که :

یک وقت شما با خانواده خود به مسافرت می روید بعد از چند ماه برمیگردید می بینید برق خانه تان روشن است،صدای بچه از خانه می آید و…کلید را می اندازید می بینید بله! دزد با خانواده اش در خانه شما حضور دارند!تا شما می آید که یقه اش را بگیرید تا او را بیرون کنید، همسایه ها می آیند میگویند :آقا تو چرا اینقدر با خشونت برخورد می کنی. با هم توافق کنید یک طبقه تو بردار و یک طبقه دزد!!


آیا این واقعا منطقی است؟ آیا معاویه حقی در حکومت دارد که بخواهیم با او معامله کنیم؟


مگر امریکا در انرژی هسته ای ما حقی داشته که ما باید با او معامله کنیم و بگوییم نصفش مال تو نصف مال ما؟

 

لذا چنان فشاری به امیرالمومنین آوردند که ایشان را مجبور به حکمیت کردند.


حضرت هر چه گفتند که این کار اشتباه است! با معاویه مذاکره نکنید! این،شیطانِ محض است. اینها سر شما را کلاه میگذارند!
گفتند: نه آقا! شما خیلی تند رو هستید! وقتی می شود با مذاکره و تفاهم حل کرد چرا می خواهی با جنگ، کار را پیش ببری؟!


حضرت هرچقدر اصرار کردند که به دشمن اعتماد نکنید!

گفتند : نه. ما راه را بلدیم!


********


حضرت در خطبه 35 نهج البلاغه می فرمایند:
من رأى و فرمان خود را نسبت به حكميّت به شما گفتم، و نظر خالص خود را در اختيار شما گذاردم.ولى شما همانند مخالفانى ستمكار، و پيمان شكنانى نافرمان، از پذيرش آن سرباز زديد.

 


امام خامنه ای:

یک عدّه‌ای از این فرصت میخواهند استفاده کنند، باز چهره‌ی منحوس استکبار را بزک کنند؛

این خیلی خطرناک است.

جنابعالی زحمت کشیدی، پول جمع کردی و یک خانه ساختی؛ قلدر محلّه می‌آید کلید خانه را از دست شما میگیرد، مثلاً نصف خانه را تصرّف میکند، شما را زیر فشار قرار میدهد؛ بعد شما با زحمت، با تلاش، با نیروی فکری، با نیروی بدنی، با نیروی عمومی، با تبلیغات، کاری میکنی که او از خانه بیرون برود امّا دو اتاق را باز برای خودش نگه بدارد؛ اینکه از خانه بیرون رفت، غصبش را کم کرد، منّتی دارد؟ آمریکایی‌ها این‌جور هستند.


بیانات در تاریخ ۱۳۹۴/۱۰/۳۰


ادامه دارد…


منبع : متن سخنرانی شب سیزدهم محرم ۱۳۹۵ حجت الاسلام مهدوی ارفع در هیئت ثارالله رشت

موضوعات: سبک زندگی عاشورایی
[جمعه 1395-08-14] [ 06:22:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  امام حسین علیه السلام،معلم بزرگ مقاومت و استکبار ستیزی ...

هوالمحبوب

امام خامنه‌ای:

 

مؤمن به هیچ کیفیّتی نباید ذلّت را قبول کند.

شما می‌بینید امام حسین (علیه‌السلام) فرمودند که ما ذلّت را نمی‌پذیریم.

«هیهات منّا الذّلّة»، «أَبَا الله ذلک». خدا ابا دارد که ما ذلت را بپذیریم.

ذلت تسلیم در مقابل کفار، ذلت پذیرش فشار کفار و تحمیل کفار، این ذلتها را مؤمن حق ندارد قبول بکند.

بیانات در تاریخ ۱۳۶۲/۶/۱۰

 

 

مقاومت امام خمینی و مقاومت ملت ایران پیش از پیروزی انقلاب و بعد از پیروزی انقلاب

توانست قدرتهای استکباری را به زانو در بیاورد.

معلم بزرگ این مقاومت آگاهانه حسین بن علی (ع) است.

ما هر جا برسیم هر چه بکنیم، در مقابل حسین و اصحابشان احساس حقارت فوق العاده داریم.

بیانات در تاریخ ۶۲/۲/۲۶

 

 

اینکه امام فرمود هرچه فریاد دارید، بر سر آمریکا بزنید، پشتش یک منطق محکم وجود دارد.

آن منطق این است که اساس سیاست آمریکا بر افزون‌طلبی و دست‌اندازی است.

اینکه گفتند در مقابل آمریکا بِایستید،

به‌معنای دفاع از ارزشها است؛ نه‌فقط ارزشهای مخصوص مسلمانها، دفاع از ارزشهای انسانی.

بیانات در تاریخ ۱۳۹۵/۰۸/۱۲

 

*************

سیزدهم آبان ، روز مقاومت و استکبارستیزی گرامی باد

موضوعات: سبک زندگی عاشورایی
[پنجشنبه 1395-08-13] [ 12:45:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  گریه ی سیاسی ...

هوالمحبوب

 

امام خمینی (ره) :

زنده نگه داشتن عاشورا یک مسئلۀ بسیار مهم سیاسی - عبادی است،

عزاداری کردن برای شهیدی که همه چیز را در راه اسلام داد، یک مسئله سیاسی است،یک مسئله‌‎ای است که در پیشبرد انقلاب اثر بسزا دارد.

ما ملت گریۀ سیاسی هستیم.

ما ملتی هستیم که با همین اشکها سیل جریان می‌‎دهیم و سدهایی را که در مقابل اسلام ایستاده است، خرد می‌‎کنیم.

(صحیفۀ امام، جلد 13، صفحه 327)

 

 
 

امام خامنه ای :

هیئتها نمیتوانند سکولار باشند؛ هیئتِ امام حسینِ سکولار ما نداریم!

هرکس علاقه‌‌مند به امام حسین است، یعنی علاقه‌‌مند به اسلام سیاسی است، اسلام مجاهد است، اسلام مقاتله است، اسلام خون دادن است، اسلام جان دادن است؛

معنای اعتقاد به امام حسین این است.

اینکه آدم در یک مجلس روضه یا هیئت عزاداری مراقب باشد که مبادا وارد مباحث اسلام سیاسی بشود، این غلط است.

بیانات در تاریخ ۱۳۹۲/۰۸/۲۰

موضوعات: دلنوشته, سبک زندگی عاشورایی
[دوشنبه 1395-08-10] [ 07:40:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  دو نقطه ضعف مردم در مجالس عزاداری 2 ...

هوالمحبوب

دو نقطه ضعف مردم در مجالس عزاداری از دیدگاه شهید مطهری


قسمت دوم

 

نقطه ضعف دوم عوام الناس در مجالس عزاداری-كه خوشبختانه باید بگوییم كمتر شده است-:


این مسأله شور و وا ویلا بپاشدن است.


باید منبری حتماً در آخر ذكر مصیبت كند و در این ذكر مصیبت هم نه تنها مردم اشك بریزند، اشك بریزند قبول نیست، باید مجلس از جا كنده بشود، باید شور و وا ویلا بپا بشود.

من نمی‌گویم مجلس از جا كنده نشود٬من میگویم این نباید هدف باشد.


من میگویم اگر كسی در آن مسیر صحیح با بیان حقایق و واقعیات بدون آنكه یك روضه ی دروغی بخواند،

بدون اینكه جعلی بكند، بدون اینكه تحریفی بكند،

بدون اینكه برای امام حسین اصحابی بسازد كه در تاریخ نبوده و خود امام حسین آنها را نمی شناسد چون وجود نداشته اند،بدون آنكه برای امام حسین فرزندانی ذكر كند كه چنین فرزندانی در دنیا وجود نداشته اند،

 

اگر اشكی از روی صداقت و حقیقت ریخت،شور و وا ویلا هم بپاشد،مجلس هم كربلا شد،بسیار خوب؛

ولی وقتی كه نبود، آن وقت ما باید با امام حسین بجنگیم،دشمنی كنیم؟دروغ ببندیم؟ دروغ بگوییم؟

 

از کتاب حماسه حسینی. شهید مطهری

 

امام خامنه ای:

اینکه ما مجلس عزاداری و مدح سیّدالشهدا را ــ که عظمت او به‌خاطر شهادت است، عظمت او به‌خاطر فداکاری در راه خدا است، عظمت او به‌خاطر گذشت است؛ گذشت از همه چیز، از همه‌ی خواسته‌ها، از همه‌ی مطلوبها ــ

تبدیل کنیم به یک نقطه‌ی سبک،

به یک جایی که یک تعدادی جوان لخت بشوند، بپرند هوا، بپرند پایین و ندانند چه میگویند، درست است؟

این شکر این نعمت است که خدا به شما داده؟

این صدای خوش نعمت است؛ این توانایی اداره‌ی مجلس نعمت است؛ اینها چیزهایی است که خدا به همه نداده است، به شما داده؛ باید این نعمتها را شکر بگزارید.

بیانات در تاریخ ۱۳۹۴/۰۱/۲۰

موضوعات: بدون موضوع, معرفی کتاب, سبک زندگی عاشورایی
[یکشنبه 1395-08-09] [ 10:14:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  دو نقطه ضعف مردم در مجالس عزاداری 1 ...

هوالمحبوب

 

دو نقطه ضعف مردم در مجالس عزاداری از دیدگاه شهید مطهری

قسمت اول

 

یكی از نقاط ضعف این است كه:

معمولاً،هم صاحبان مجالس و هم مستمعین، خواهان زیادی جمعیت هستند. و این در حدودی كه من تجربه دارم استثنا ندارد كه هم مؤسّسین و هم حتی مستمعین آن چیزی را كه می خواهند ازدحام جمعیت است.


اگر جمعیت ازدحام بكند راضی است، اگر جمعیت ازدحام نكند راضی نیست.این نقطه ی ضعف است.

این جلسات كه برای این نیست كه جمعیت ازدحام بكند یا نه!

مگر ما میخواهیم سان ببینیم؟مگر ما میخواهیم رژه برویم؟
هدف چیز دیگری است.

هدف آشنا شدن با حقایق و مبارزه كردن با تحریفات است.

 

از کتاب حماسه حسینی. شهید مطهری

موضوعات: بدون موضوع, معرفی کتاب, سبک زندگی عاشورایی
 [ 10:05:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت